جدول جو
جدول جو

معنی حسین خوانساری - جستجوی لغت در جدول جو

حسین خوانساری
(حُ سَ نِخوا / خا)
کوچک بن آقاشریف بن آقارضی بن آقا حسین خوانساری بزرگ. شرحی بر ’تحصیل’ بهمنیار دارد، و در 1191 هجری قمری زنده بوده است. (ذریعه ج 13 ص 143)
قاضی خوانسار در زمان شاه عباس و شاگرد میرزاجان باغنوی شیرازی بود. (ذریعه ج 9 ص 251)
لغت نامه دهخدا
حسین خوانساری
(حُ سَ نِ خوا / خا)
ابوالمفاخر حسین خوانساری، ابن ابوالقاسم جعفر بن حسین موسوی خوانساری. متوفی 1191 هجری قمری جد صاحب روضات الجنات و استادبحرالعلوم است. او راست: تعلیقات بر شرح لمعه و جز آن. (ذریعه ج 1 ص 180 و ج 6 ص 93 و 94 از روضات ص 517) (نجوم السماء ص 297). و رجوع به ابوالمفاخر حسین شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

امین خوانساری
(اَ نِ خوا / خا)
قاضی امین. قاضی خوانسار و شاعر بود. (قرن 11 هجری). از اوست:
مرا دردی ز دل بیرون نکردی
که صد درد دگر افزون نکردی
بسویم یک نگاه از گوشۀ چشم
نکردی تا دلم را خون نکردی.
(از تذکرۀ نصرآبادی ص 200 و 201) (از الذریعه قسم 1 از جزء 9 ص 104). و رجوع به صبح گلشن ص 41 و فرهنگ سخنوران شود
لغت نامه دهخدا